افرادی در تاریخ بودند که واقعاً کتاب را موریانهوار میخوردند/ ضرورت نوشتن یادداشت های روزمره
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۵۷۲۰
به گزارش قدس آنلاین به نقل از روابطعمومی تلویزیون اینترنتی کتاب، کتاب «آداب کتابخواری» مجموعۀ ۳۰ روایت از نویسنده دربارۀ خاطرات کتاب و کتابخوانی خودش است که در هر کدام از روایت ها به یکی از مسائل و موضوعات مرتبط با کتاب و کتابخوانی پرداخته است.
رضایی دربارۀ اسم کتاب خود، بیان کرد: در طول تاریخ، افرادی بودهاند که واقعاً کتاب را میخوردند و موریانهوار، با میل و رغبت صفحات کتاب را میکندند و به نیش میکشیدند و کاری هم به توانایی معده در هضم سلولز کاغذ نداشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه، افزود: آنچه که در این کتاب میخوانید، خاطرات و تأملات یک کتابخوار با همین معنای اخیر است و خوانش این کتاب را برای ورود جوانان و نوجوانان به عرصۀ کتاب لازم می دانم. دربارۀ این کتاب با همۀ افراد در قالب رسانه های مختلف صحبت کردم و علاقه دارم که آنها را با دیگر دوستداران کتاب و کتابخوانی به اشتراک بگذارم.
این نویسنده در خصوص دغدغۀ خود در حوزۀ کتاب، گفت: یکی از مشکلاتی که در کشورمان با آن روبرو هستیم این است که می گوییم مردم ما کتابخوان نیستند و من با این گزاره موافق نیستم. متوسط تولید کتاب در کشور ما سالی ۱۰۰ هزار عنوان کتاب است که از این تعداد حدود ۳۵ هزار عنوان کتاب تجدید چاپ است و ۶۵ هزار عنوان چاپ اول است. وقتی سالی ۶۵ هزار عنوان کتاب به بازار نشر میآید باعث می شود که وقت آن را نداشته باشیم که این کتاب ها را حتی یک بار ببینیم چه برسد که آنها را یک بار بخوانیم. پس حتماً تعداد بسیار زیادی کتاب خوب در این میان گم می شوند و دیده نمیشوند و متوسط تیراژ هم پایین میآید. ظرفیت کتاب خواندن جامعه ما هم یک عدد مشخصی است تعداد اینها را بالا ببریم تیراژ پایین میآید.
او دربارۀ تفاوت انسان های موفق و انسان های ناموفق، اظهار کرد: فردی که در نویسندگی موفق است کسی است که خیلی می نویسد و در این راه ممارست و پشتکار دارد. «نوشتن یادداشت های روزمره» تکرار و تمرین در نوشتن است. هر روز بیشتر از صدسال گذشته کتاب به زبان های فارسی و زبان های دیگر نوشته می شود و شکل نوشتن تغییر پیدا کرده است. نوشتن دربارۀ اتفاقات پیش پا افتاده و روزمره زیاد و جذاب شده است و کسی که در مواجهه با این اتفاقات روزمره تأمل و نگاه عمیق تری داشته باشد بهتر از دیگران می تواند این جزئیات را توصیف کند. نوشتن یک گفتگوی مداوم درونی با خود، که تمام نمی شود و جریانی است مداوم که قطع نمی شود. علاوه بر نوشتن خواندن از اهمیت بسیاری برخوردار است. خواندن بیشتر از تجربۀ زیسته، تأمل در تجربۀ زیسته است و شامل خوب نگاه کردن، خوب شنیدن و به کار انداختن حواس پنجگانه است.
احسان رضایی درخصوص عادت به نوشتن خود، گفت: در زمان نوشتن بسیار متمرکز هستم و روزی ۱۶۰۰ کلمه می نویسم. نوشتن عملی است که در بازخوانی شکل می گیرد و انسان باید خودش را بارها و بارها بخواند. این بازخوانی ها و بازنویسی ها باعث می شود که دوباره در همان فضا و اتمسفر قرار بگیرید. اهل سفر نیستم و بیشتر سفرهایم با کتاب ها به زمان ها و مکان های دیگر است.
وی در پایان، بیان کرد: ما باید این باور را داشته باشیم که کتاب خواندن می تواند روابط ما را با خودمان و دیگران بهبود بخشد و وقتی این تأثیر را ببینیم خودمان سراغش می رویم ولی فقط باید این باور شکل بگیرد که افراد کتابخوان نسبت به کسانی که کتاب نمی خوانند، انسان های موفق تری هستند.
گفتنی است، برنامۀ جلد دوم هر هفته دوشنبه ها ساعت۱۸:۰۰ به صورت زنده در ketab.tv پخش می شود. علاقهمندان میتوانند از طریق لینک https://telewebion.com/episode/۰x۷۷b۶۷۸۴ برنامه را از آرشیو این تلویزیون مشاهده کنند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: هزار عنوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۵۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگزاده!
به گزارش "ورزش سه"، این روزها بخش قابل توجهی از حاشیههای فوتبال ایران نه از زمین چمن مسابقه بلکه از برنامههای فوتبالی تغذیه میشود.
سناریو: یک بازیکن بازنشسته به یک برنامه دعوت می شود و مجری برنامه با طرح سوالات بعضا نادرست و اغراق آمیز، آن پیشکسوت را به دام رسانه ای خود می اندازد تا پاسخی بدهد که در فضای مجازی دیده شود و به اصطلاح وایرال شود . پرمخاطب بودن البته هیچ مغایرتی به اصول اخلاقی ندارد و این مسئله را نمی توان مورد نقد قرار داد، اما آنچه مورد نکوهش است قطعا بی حرمتی و بی احترامی به قهرمانان و پیشکسوتهای فوتبال است که سالها با عملکرد درخشان خود شادی را به خانه اهالی فوتبال آورده اند.
نکته قابل توجه اینکه در این برنامه ها یک شوخی با یک پیشکسوت برجسته فوتبال می شود (که معمولا هم در برنامه حضور ندارد)، برنامه تمام می شود، مهمان برنامه و مجری به خانههای خود می روند اما سناریوی اصلی پس از آن شروع می شود که در فضای مجازی به واسطه این شوخی مخاطیان فرصت را برای بامزگی بیشتر غنیمت میشمارند و توهین ها آغاز میشود.
بخشی از این فضا معلول این است که در دوران بازی برخی از پیشکسوتان فوتبال، فضای مجازی فراگیر نبوده است و چندان به مانند فوتبالیستهای امروزی مورد توجه قرار نمی گرفتند و درنتیجه، متاسفانه با احترام به تمامی پیشکسوتان ارزشمند فوتبال ایران، تعداد بسیار اندکی از آنها هستند که هرزمان که جلوی دوربین قرار می گیرند، با کری خوانی و شوخیهای نامرتبط سعی در دیده شدن و جلب نگاه مخاطبین دارند.
اگر سخت پیگیر فوتبال باشید، این روزها می بینید که بخش زیادی از پستهای پرمخاطب فوتبال در فضای مجازی مربوط به همین شوخیهای سطح پایین تعلق دارد که اتفاقا یکی از مجریان بسیار مشهور اغلب در مرکز این اتفاق حضور دارد.
امروز هاشم بیگ زاده ستاره سابق تیم ملی در گفت وگو با برنامه صبحگاهی شبکه دو حاضر شد و وارد این ماجرای تکراری شد . این رفتار پرتکرار درحالی از هاشم بیک زاده مشاهده می شود که طبق آنچه که ما از آن مطلع هستیم، برخی از پیشکسوتان از این شوخیهای او و طرح خاطرات گذشته به شدت دلخور هستند.
اما طبیعتا تمام تقصیرها را نمی توان بر گردن پیشکسوتی که بعنوان مهمان برنامه دعوت شده، انداخت و بخش قابل توجهی از این تقصیر متوجه مجریان برنامههای فوتبالی هم می شود.امروز مجری برنامه به مصاحبه اختصاصی خسرو حیدری کاپیتان سابق باشگاه استقلال با آنتن اشاره می کند و به هاشم بیک زاده، مهمان برنامه، می گوید که "خسرو گفته از سیتی پیشنهاد داشته." و درادامه پاسخ هاشم بیک زاده باعث می شود که به نوعی بی احترامی به خسرو حیدری ستاره سابق تیم ملی و کاپیتان سابق باشگاه استقلال صورت بگیرد و هردو با لحنی تمسخر آمیز به این اشاره می کنند که صحبتهای حیدری خلاف واقع است.
ویدئو: 331667ویدئو: 331665
طبیعی است که بی احترامی به خسرو حیدری به عنوان اسطوره باشگاه استقلال و یک فرد موجه با ۹ فصل حضور و ثبت نزدیک به ۶۰ پاس گل و کسب عناوین قهرمانی متعدد، کار جالبی نیست، ضمن اینکه خود سئوال هم واقعی نیست.
خسرو حیدری در مصاحبه خبرساز هفته پیش خود با آنتن اصلا اشاره ای به این نکرد که از منچستر سیتی پیشنهادی داشته است، بلکه صرفا گفت بواسطه عملکرد خیلی خوبش در بازی با الجزیره در ورزشگاه آزادی، چون مالکان باشگاه منچسترسیتی و الجزیره مشترک بودند، به او گفته شده که منچسترسیتی او را می خواهد و هیچ صحبتی از پیشنهاد باشگاه منچسترسیتی به استقلال بابت جذب خسرو حیدری به میان نیامد.
هرچند که اگر چنین پیشنهادی هم بطور رسمی از منچسترسیتی به استقلال داده می شد، چندان دور از ذهن نبود، چون باشگاه منچسترسیتی در آن زمان در ابتدای حرکت رو به رشد خود قرار داشت و کیلومترها با ورژن کنونی منچسترسیتی گواردیولا فاصله داشت و از طرفی، خسرو حیدری هم بی اغراق می توان گفت که در آن زمان، بهترین دفاع راست و وینگر راست آسیا بود که با پاس گلهای متعددش یکی از ستارههای نسل طلایی استقلال بود و بعنوان بهترین پاسور تاریخ باشگاه استقلال، بارها عملکرد درخشانی را از خود با پیراهن استقلال و تیم ملی در عرصههای بین المللی به جای گذاشته بود.
هرچه که هست این روزها دو ضرب المثل در فضای فوتبالی خیلی در ذهنمان مرور می شود، "یک کلاغ چهل کلاغ کردن" و "مرغ همسایه غازه". ضرب المثل اول اشاره به سوالات خلاف واقع و اغراق آمیز مجریان فوتبالی درراستای دیده شدن مصاحبه هایی که می کنند، دارد و ضرب المثل دوم نیز به توهین و بی احترامی است که بعضا به پیشکسوتان برجسته در این برنامههای فوتبالی صورت می گیرد، اشاره می کند. .متاسفانه، ما همواره فکر می کنیم که فوتبالیستهای کشورهای دیگر از ما مستعدترند و ما شایسته هیچگونه دستاوردی در سطح بین المللی نیستیم، این درحالی است که بازی کردن بازیکنان ایرانی در تیمهای معتبر اروپایی مورد جدیدی نیست و بارها در گذشته اتفاق افتاده است و هم اکنون نیز چند ستاره از تیم ملی کشورمان در باشگاههای بزرگ خارجی بازی می کنند.
این را باید درنظر بگیریم که اگر مدیریت فوتبالی به روش صحیح و اصولی آن پیاده سازی شود و استعدادیابی درست و به موقع در کشور صورت بگیرد، چندان دور از ذهن نخواهد بود که بین ۱۰ تا ۱۵ بازیکن بعنوان نماینده ایران در لیگ جزیره بازی کنند. شاید اگر استعدادیابی درست در فوتبال ما صورت می گرفت، خسرو حیدری و مجتبی جباری بعنوان دو ستون نسل طلایی استقلال در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، در بهترین باشگاههای اروپایی بازی می کردند و یا مهدی طارمی بجای اینکه گزینه اینترمیلان باشد، به عنوان گزینه اصلی خط حمله رئال مادرید، سه شنبه شب برابر بایرن مونیخ بازی می کرد.
درپایان بار دیگر باید بگوییم که این شوخی ها که از حد سادگی گذشته اند و بعضا مبتذل نیز شده اند، متاسفانه جز لاینفک برنامههای فوتبالی شده اند و درشرایط فعلی، به نوعی یک فضیلت تلقی می گردند و بایستی که با فرهنگ سازی و برخورد مناسب جلوی تکرار این فضاها و بی احترامی ها را گرفت و از طرف دیگر، برنامههای فوتبالی هم سعی کنند که با به اشتراک گذاری مطالب داده محور و تلاش در حل معضلات فوتبال، درراستای توسعه و پیشرفت فوتبال ایران گام بردارند.
سروش سلماسی